درد و دل طوری

ساخت وبلاگ
چند مدتی که از خودم دور موندم انقدر خودم رو مشغول کردم و محدود به کلاس های مختلف که بعضی وقت ها زمان از دستم در میره امروز به تقویم نگاه کردم و دیدم چقدر از اولین روز کاریم گذشته و چقدر دغدغه های روز اولم به نظرم ساده و حل شدنی میاد یا حتی چقدر از دغدغه های الانم قراره بعد ها برام حل شدنی و ساده باشه 

کلاس هایی که میرم باعث شده اعتماد  به نفس از دست رفته ام رو برگردونه بهم ولی بازم با راحله ی قبلی کلی فاصله دارم منی که از کوچیکترین فرصت برای خوشحالی استفاده میکردم الان فقط تخته گاز دارم میرم که روزهای از دست رفته ام رو جبران کنم که همین باعث خستگی زیادم شده گاهی از تفریح هایی که همه به راحتی برای خودشون به وجود میارن هم چشم پوشی میکنم تا بتونم تایمم رو مدیریت کنم 

چند روز پیش دوستم بهم کسی رو معرفی کرد که از همه لحاظ خوب بود ولی ترسی که داشتم مانع شد حتی تو ذهنم بهش فکر کنم و حتی جواب زنگ و پی ام هاش رو ندادم و در جواب دوستم گفتم من آمادگی دوستی رو ندارم و نمیتونم بدون آمادگی کسی رو وارد زندگیم کنم کم کم  از ترسی که از نظر دیگران خنده داره و برای من وحشتناک , دارم میترسم 

روزهای خوبی رو میگذرونم از خودم راضی ام فقط گاهی پیچیدگی ها رو نمیتونم حل کنم این اذیتم میکنه استرس کنترل نشده ای که توی هر اتفاقی خودش رو نشون میده رو باید کنترل کنم 

دختری با اسانس احساس...
ما را در سایت دختری با اسانس احساس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7rahele-72c بازدید : 21 تاريخ : جمعه 5 بهمن 1397 ساعت: 13:32