اعصاب و روان

تا حالا سعی کردم هیچوقت از کارم و محیط کاریم شکایت نکنم چه توی محیط کار چه تو خونه و اگه  مشکلی هم باشه سعی میکنم با ارامش رفعش کنم و بیخیالش بشم یا نهایتا برم صحبت کنم و مشکل رو حل کنم تا اینجا خدا رو شکر با همکارام مشکلی نداشتم و اگه مشکلی هم بوده سریع رفع شده ولی تا دلتون بخواد با یکی از مدیر هام مشکل داریم نه تنها من بلکه تمام همکارام ولی تا جایی که میشه جوابش رو نمیدیم تا مشکل رقع و اون لحظه عصبانیتش کم شه ولی امروز یکی دیگه اشون هر چیزی خواست گفت و رفت و منم مات مونده یودم که اصلا من این وسط چیکاره بودم و کاری که به من مربوط نبود چرا یهو سر من خراب شد به حدی عصبی و ناراحتم که دلم میخواد کیفمو بزنم زیر بغلم و برم خونه و به هیچی فکر نکنم ولی بازم میگم آروم باشه اینم میگذره و الان هم پررو پررو اومده میگه بیا این کارو با هم درست کنیم 

دختری با اسانس احساس...